أَفَلاَ يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللّهِ لَوَجَدُواْ فِيهِ اخْتِلاَفًا كَثِيرًا
*** اول تدبر بعد تفسير ...
***********************
زمان شروع جلسات :
روزهاي شنبه، دوشنبه، چهارشنبه ساعت 7
//
روال برگزاري جلسات :
- شروع از انتهاي قرآن، بصورت 5 آيه اي؛
- تدبر در آيات بدون مراجعه به تفاسير؛
- استفاده از تفسير الميزان، نمونه و نور؛
* مشارکت همگاني
***********************
جلسات برگزار شده :
محفل اول - 7/2/1390 : تفسير سوره مبارکه ناس //
محفل دوم - 10/2/1390 : تدبر سوره مبارکه فلق //
محفل سوم - 12/2/1390 :تفسير سوره مبارکه فلق //
محفل چهارم - 14/2/1390 : تدبر سوره مبارکه توحيد //
محفل پنجم - 19/2/1390 : تفسير سوره مبارکه توحيد //
محفل ششم - 21/2/1390 : روش هاي تدبر در قرآن (1) //
محفل هفتم - 24/2/1390 : تفسير نور سوره مبارکه توحيد //
محفل هشتم - 28/2/1390 : تدبر سوره مبارکه مسد //
محفل نهم - 31/2/1390 : تفسير سوه مبارکه مسد //
محفل دهم - 2/3/1390 : ادامه تفسير سوره مبارکه مسد //
محفل يازدهم - 4/3/1390 : روش هاي تدبر در قرآن (2)
پيام‌هاي اتاق
+
بسم الله الرحمن الرحيم *** با سلام خدمت همه بزرگواران، بنده تازه رسيدم منزل با اجازه تا نيم ساعت ديگه بعد از فريضه نماز درخدمتتون هستم. اگر خانم ابرار تشريف دارند، تفسير سوره کوثر رو از ادامه جلسه قبل محبت بفرمايند اگر نه حضار درمورد سوال انتهايي جلسه قبل بحث کنند تا خدمت برسم.
*احمد نباتي*
90/7/29
.:زائر حرم عشق:.
انتهاي جلسه قبل جناب شوق وصال سوال فرمودند :"اگه اشتباه نکنم فرموديد نهر کوثر نهري در بهشت هست که... و منظور خبر دادن از آينده يعني تولد حضرت فاطمه (س)، ميشه بيشتر توضيح بديد در مورد حوض کوثر و وجه تشابهش با حضرت فاطمه(س)، ميخوام بگم چرا کوثر؟"
.:زائر حرم عشق:.
سلام مجدد، بزرگواراني که در اتاق حضور دارند حضور خودشون رو اعلام بفرمايند
.:زائر حرم عشق:.
گويا بزرگواران تشريف ندارند، بنده شروع ميکنم ان شاء الله تا ساعت 8 // بسم الله الرحمن الرحيم // آخرين صحبتي که جلسه قبل درتفسير اين سوره مبارکه گفتيم عنايت حضرت حق به حضرت رسول بود و علت خطاب با لفظ "ربک"
.:زائر حرم عشق:.
الطاف خداوند به پيامبر اسلام صلى الله عليه وآله، گاهى با درخواست آن حضرت صورت گرفته است، نظير «قل ربّ زدنى علماً» پروردگارا! مرا از نظر علمى توسعه بده. امّا كوثر هديه اى الهى بود كه بدون درخواست، به پيامبر عزيز داده شد.
.:زائر حرم عشق:.
ميخوايم تفصيل بيشتري درمورد معناي کوثر و حقيقتش داشته باشيم. (1) از آيه آخر سوره، يعنى «انّ شانئك هو الابتر» استفاده ميشه كه مراد از كوثر چيزى ضد ابتر باشه و از اونجا كه عرب به افراد بى عقبه و بى نسل كه فرزند پسر ندارند و با مردن، آثارشون محو ميشه ابتر ميگه، بهترين مصداق براى كوثر، ذريّه پيامبره كه امامان معصوم از نسل حضرت فاطمه سلام الله عليها مي باشند.
.:زائر حرم عشق:.
البتّه كوثر، معنايى عام داره و شامل هر خير كثيري ميشه.
(2) اگه مراد از كوثر، علم باشه، همون چيزيه كه پيامبر مأمور به خواستنش بودند. «قل ربّ زدنى علماً»
(3) اگه مراد اخلاق نيك باشه، پيامبر داراى خلق عظيم بود. «انّك لعلى خلق عظيم» (4) اگر مراد عبادت باشه، حضرت به قدرى عبادت ميکردند كه آيه نازل شد: ما قرآن را نفرستاديم تا اين گونه خود را به مشقّت اندازى. «ما انزلنا عليك القرآن لتشقى»
.:زائر حرم عشق:.
(5) اگه مراد نسل كثير باشه كه امروزه بيشترين نسل از حضرت رسول هست. (6) اگه مراد از كوثر امّت كثير باشه، طبق وعده الهى اسلام بر تمام جهان غالب خواهد شد. «ليظهره على الدين كلّه» (7) اگر مراد شفاعت باشه، خداوند تا جايى كه پيامبر راضى بشند از امّت ايشون مي بخشند. «و لسوف يعطيك ربّك فترضى»
.:زائر حرم عشق:.
هر كثيرى كوثر نيست. قرآن ميفرمايد: اموال و اولاد مخالفان، شما رو به تعجب وانداره، چرا كه خداوند اراده كرده اونها رو تو دنيا از طريق همون اموال و اولاد عذاب كنه. «فلا تعجبك اموالهم و لا اولادهم انما يريد اللّه ليعذّبهم بها فى الحياة الدنيا»
.:زائر حرم عشق:.
در قرآن سوره اى به نام كوثر داريم و سوره اى به نام تكاثر. امّا كوثر ارزش است و تكاثر ضدّ ارزش، چون اولى عطيّه الهيه كه دنباله اش ذكر خداست: «اعطيناك الكوثر فصلّ» و دومى يك رقابت منفى كه دنباله اش غفلت از خداست. «الهاكم التكاثر»
.:زائر حرم عشق:.
كوثر ما رو به مسجد ميبره براى نماز: «فصلّ لربّك» و تكاثر ما رو به گورستان ميبره براى سرشمارى مردگان! «حتى زُرتم المقابر»
// در عطاى كوثر بشارته: «انّا اعطيناك الكوثر» و در تكاثر تهديدهاى پى در پى: «كلاّ سوف تعلمون ثمّ كلاّ سوف تعلمون» // كوثر، عامل رابطه با خالقه: «اعطيناك الكوثر فصل» و تكاثر، وسيله اى براى سرگرمى با مخلوق: «الهاكم التّكاثر»
.:زائر حرم عشق:.
كوثر كه بزرگترين هديه الهيه تو كوچك ترين سوره قرآن مطرح شده. هديه اشرف معبود به اشرف مخلوق چيزى جز كوثر نميتونه باشه. «انّا اعطيناك الكوثر»
.:زائر حرم عشق:.
آيه (2) : فصل لربک و انحر // در ماجراى فتح مكّه كه مشركان دسته دسته و فوج فوج به اسلام وارد مي شدند، خداوند تنها دستور تسبيح ميدن: «رَأيتَ النَّاس يَدخلون فى دينِ اللَّه أفواجا فَسَبّح» ولى براى عطاي كوثر ميفرمايند: «فصلِّ لربّك» نماز بگزار. گويا اهميّت كوثر از اسلام آوردن مشركان بيشتره.
.:زائر حرم عشق:.
عطاى استثنايى در سوره استثنايى با الفاظ استثنايى:
عطا بينظيره، چون كوثره؛ سوره بينظيره، چون كوچكترين سوره قرآنه و الفاظ ينظيرند، چون كلمات «اعطينا»، «الكوثر»، «صلِّ»، «انحر»، «شانئك» و «ابتر» تنها در اين سوره به كار رفته و در هيچ كجاى قرآن شبيه نداره.
.:زائر حرم عشق:.
شتر در قرآن، هم در بحث توحيد مطرح شده: «أفلا ينظرون الى الابل كيف خلقت» هم در مورد مقدّمات قيامت، «و اذا العشار عطّلت» هم در احكام و شعائر حج، «و البُدن جعلناها» و هم در مورد قربانى و كم كرسانى به جامعه قرار گرفته. بر اساس روايات، مراد از «وانحر» اينه كه وقت گفتن تكبيرها در نماز، دستها تا مقابل گودى زير گلو كه محلّ نحره، بالا آورده بشه كه اين زينت نمازه
.:زائر حرم عشق:.
آيه (3) : ان شانئک هو الابتر // هر زخم زبان و كلامى وزنى داره. به شخص پيامبر اكرم توهينها شد، كلماتى از قبيل مجنون، شاعر، كاهن و ساحر به ايشون گفتند و به يارانشون هم توهينها شد تا اونجا كه گفتند: اين بيچارگان را از خود دور كن تا ما دور تو جمع شويم.
.:زائر حرم عشق:.
براى هيچ كدوم سوره اى مستقل نازل نشد، امّا در نسبت ابتر دادن يك سوره نازل شد كه خير كثير به تو عطا كرديم و دشمن تو ابتر است و اين به خاطر اينه که جسارت به شخص و ياران قابل تحمّله،امّا جسارت به راه و مكتب كه او ابتر و راه او گذرا و بي آينده است، قابل تحمّل نيست.
.:زائر حرم عشق:.
گاهى جسارت برخاسته از لغوگويى است كه بايد با كرامت از كنارش گذشت. «اذا مرّوا باللغو مرّوا كراما» گاهى جسارت به خاطر جوّ فاسد و دوستان نابابه، كه بايد از اونها اعراض كرد. «اذا رأيت الّذين يخوضون فى آياتنا فاعرض عنهم»
.:زائر حرم عشق:.
جواب سخت به اون داده بشه. «انّ شانئك هو الابتر» همانطور كه منافقان از روى غرور مي گفتند: آيا ما مثل افراد بى خرد به پيامبر ايمان بياوريم. «أنُومن كما آمن السفهاء» قرآن، جسارت اينگونه افراد رو اينطور پاسخ ميده: «ألا انّهم هم السّفهاء و لكن لا يعلمون»(217) آنان خود بي خردند ولى نمي دانند!
.:زائر حرم عشق:.
بر اساس روايات، اون دشمن كينه توزى كه به پيامبر اكرم جسارت كرد و ايشون رو ابتر خوند، پدر عمرو عاص بود. خداوند هم سبب سازه هم سبب سوز، ميتونه از يك فاطمه (س) كوثر بيافرينه ميتونه افرادى رو كه پسران رشيد داره به فراموشى بسپاره. ميتونه دريا رو با زدن عصاى موسى خشك کنه، «اِضرب بعصاك البحر فانفلق» و با زدن همون عصا به سنگ، دوازده چشمه جارى کنه. «و اضرب بعصاك الحجر فانفجرت»
.:زائر حرم عشق:.
الحمدلله رب العالمين که تفسير سوره کوثر تموم شد، بزرگواران ان شاءالله بعد از مطالعه اگر سوالي داشتند توي همين فيد مطرح بفرمايند تا جلسه آينده با سوال جناب شوق وصال پاسخ داده بشه. جلسه آينده ان شاء الله به سوال جناب شوق وصال و ديگر سوالات احتمالي و بررسي اجمالي پيام هاي سوره مي پردازيم.
.:زائر حرم عشق:.
با توجه به اينکه بنده ممکنه دوشنبه کاري داشته باشم و نتونم حضور داشته باشم، زمان جلسه آينده رو فردا شب اطلاع خواهم داد ان شاء الله، توفيق باشه همون دوشنبه ساعت 7 تا 8 در خدمتتون هستم در غيراينصورت چهارشنبه همون ساعت در خدمتم. اللهم نور قلوبنا بنور القرآن، التماس دعاي فرج، يا علي (عليه السلام)
*ابرار*
با عرض سلام
*ابرار*
فصل لربک وانحر ///در تفسير الميزان آمده : از ظاهر و سياق اين ايه و اينکه حرف فاء بر سر جمله آمده استفاده ميشود که امر به نماز و نحر شتر، که متفرع بر جمله انا اعطيناک الکوثر شده، از باب شکر نعمته، و معناش اينه که، حال که ما بر تو منت نهاديم و خير کثيرت داديم اين نعمت بزرگ را با نماز و نحر شکرگزاري کن.
*ابرار*
در اينکه منظور از نحر چيست روايات گوناگوني از پيامبر اکرم صلوات الله عليه و اله و حضرت علي و حضرت امام صادق و ديگر معصومين عليه السلام آمده مثلا فرموده اند نحر يعني دست بلند کردن به طرف گردن در هنگام تکبير گفتن براي نماز /بعضي گفته اند :معنايش اين است که نماز عيد قربان بخوان، و شتر هم قرباني کن،
*ابرار*
تفاوت نحر و ذبح در اين است که کلمه نحر به معناي سر بريدن شتر به آن نحو خاصه، و کلمه ذبح به معناي سر بريدن ساير حيوانات هست.
*ابرار*
بعضي ديگر گفته اند: معنايش اين است که براي پروردگارت نماز بخوان، و وقتي سر از رکوع بر ميداري به طور کامل بايست.
*ابرار*
ان شانئک هو الابتر///شانيء به معناي دشمن خشمگين هست. تـعـبـيـر به ((شانئك)) بيانگر اين واقعيت است كه آنها در دشمنى خود حتى كمترين ادب را نيز رعايت نمى كردند، يعنى عداوتشان آميخته با قساوت و رذالت بود.
*ابرار*
بعضي گفته اند: مراد از ابتر منقطع از خير، و يا منقطع از قوم خويش است/ که به نظر در اينجا دور از ذهن هست.